بررسی مفاهیم قانون جذب

توضیحات من در باب قانون جذب

بررسی مفاهیم قانون جذب

توضیحات من در باب قانون جذب

در سال 2021 کمتر کسی را میشناسید که قانون جذب را نشناسد یا دسته کم هرچند محدود در مورد آن چیزهایی نشنیده باشد اما این قانون عموما به اشتباه در میان مردم جا افتاده است. مثلا دیروز به دیدن یکی از دوستان خانوادگیمان رفته بودم از پسرش گله مند بود که با سی سال سن سر هیچ کاری نمیرود. همیشه خانه است و یک پایش را روی پای دیگر انداخته و هیچ کاری نمیکند و منتظر است تا معجزه شود. حال و احوال را از پسر جویا شدم او در پاسخ گفت همه چیز درون ذهن شما است و اصلا لازم نیست که هیچ کار فیزیکی انجام دهید من در خانه مینشینم و بر روی ثروتمند شدن تمرکز میکنم و در نهایت قانون جذب برای من کار کرده و من ثروتمند میشوم. من که با این قانون کائنات آشنا بودم لبخندی زده و ترجیح دادم با او بحث نکنم. راستش را بخواهید مطمئن هستم اگر ده سال دیگر نیز به سراغ این پسر بروید بازهم پایش را روی پایش انداخته و منتظر معجزه است و همچنان به قول معروف هشتش در گروی نهش است. به راستی اقدام عمل دقیقا مهم ترین بخش قانون جذب است که به خوبی برای مردم تعریف نشده است اما چرا؟ پاسخ مشخص است ثروتمندان جهان نمیخواهند شما هم مثل آنها پولدار و خوشبخت باشید و این راز را از شما پنهان کردم. تا انتهای این مقاله با من همراه باشید می خواهم رازی را برایتان فاش کنم که جهانتان را زیر و رو میکند.

قانون جذب چیست؟

اگر این کلمه را در اینترنت سرچ کنید، صدها کلمه ی قلمبه سلمبه میبینید که احتمالا معنی آنها را متوجه نشوید اما من میخواهم آن را به زبان ساده تری برای شما توضیح دهم. اکثر خوانندگان این مقاله احتمالا مسلمان هستند. اجازه دهید از شما یک سوال بپرسم آیا خداوند رحمان در قرآن کریم نفرموده است که انسان اشرف مخلوقات است چرا که قدر تفکر و اراده و اختیار دارد؟ خب قانون جذب هم همین را میگوید، بر اساس این قانون ذهن شما بسیار قدرتمند است و تمام چیزهایی که اکنون در زندگیتان دارید، خواه مشکلات سلامتی باشد و یا یک رابطه ی رویایی، منظورم این است که فرقی نمیکند چیزهای خوبی باشد یا چیزهای بدی. تمام آنچه که دارید را پیش تر در ذهن خود ساخته اید. یعنی به آن فکر کرده اید.

تا حالا شده مثلا دلتان قرمه سبزی بخواهد بعد متوجه شوید شام امشبتان قرمه سبزی است. آن وقت است که با خود می گویید کاش از خدا یه چیز دیگر میخواستم. بله مسله دقیقا همین است هرچیزی را که از خدا بخواهید به شما میدهد. شاید اکنون سوال کنید من که بیماری، روابط بد و بی پولی نخواسته بوئدم چرا پس آنها را در زندگی ام دارم؟ اجازه دهید در پاسخ بگویم که چرا شما دقیقا همین ها را خواسته بودید. شما مدا به اینکه بی پولید و چرا بی پولید فکر کرده بودید. شما مدام به این فکگر کرده بودید که چرا روابط خوبی ندارید و با خود گفته بودید که من اصلا شانس ندارم. شما مدام ترسیده بودید که به یک بیماری سخت مبتلا شوید. خب بفرمایید این هم نتیجه اش.

چطور از قانون جذب استفاده کنیم؟

حالا که فهمیدید قانون جذب چیست خب حتما وسوسه شده اید از آن استفاده کنید. یعنی با خود گفته اید حالا که این قانون کار میکند چرا جوری از آن استفاده نکنم که به نفعم باشد. اکنون میخواهم به شما بگویم اگر میخواهید قانون جذب کار کند باید چطور از آن استفاده کنید:

1- هرگز هرگز و هرگز از افعال منفی استفاده نکنید. مثلا اگر قصد جذب یک رابطه ی رویایی را دارید نگویید من رابطه ای میخواهم که در آن به من خیانت نشود. به جای آن بگویید من رابطه  ای میخواهم که در آن تعهد بی قید و شرط دریافت کنم.

2- ورودی های ذهننان را کنترل کنید. روزانه هزاران خبر به گوشتان میرسد که ممکن است با آنچه میخواهید در زندگی داشته باشید مغایرت داشته باشد. مثلا شما به دنبال جذب پول باشید اما اخبار مدام از قحطی، خشکسالی، فقر جهانی و ... بگوید هرچه به  این اخبار بیشتر گوش دهید باورهای شما منفی تر شده و جذبی صورت نمیگیرد. قانون جذب از شما میخواهد به اخبار منفی گوش ندهید و با افراد منفی باف معاشرت نکنید همین.

3- هدف داشته باشید. آنهم کاملا شفاف و روشن. اگر ندانید دقیقا چه چیزی میخواهید چه فایده ای دارد که قانون جذب برایتان کار کند یا نکند. پس لطفا همین الان یک کاغذ و قلم برداشته و اهداف خود را دقیقا بنویسید. منظورم از دقیقا این است که شفاف باشید مثلا من ماشین مدل فلان،  رنگ فلان، تولید سال فلان میخواهم حتی گاهی بیشتر هم بروید . دوست دارم رینگ ماشینم فلان مدل باشد. روکش صندلی هایش فلان رنگ باشد. سیستم صوتی اش فلان جور باشد و ...

4- تخیل کنید. چشمانتان را ببندید و فکر کنید همین الان آن چیزی را که میخواهید دارید. خب چه حسی دارید؟ از حستان به من بگویید. همان حال خوب را تجربه کنید

تاثیر اقدام و عمل در قانون جذب

عاجزانه از شما تقاضا میکنم که به قانون جذب به چشم یک غول چراغ جادو که تمام رویاهایتان را بدون اندکی تلاش محقق میکند نگاه نکنید. قانون جذب میگوید موفقیت دو بعد دارد. بعد کار ذهنی و بعد کار فیزیکی. پس خواهشا از کار فیزیکی غافل نشوید . برای اهدافتان تلاش کنید و مطمئن باشید آنچه میخواهید قطعا و قطعا محقق میشود و در پایان از شما میخواهم نتیجه را به خدا واگذار کنید و ترسی به دلتان راه ندهید. شما هر آنچه لازم بوده انجام داده اید اکنون اجازه دهید تا خداوند برایتان معجزه کند و مطمئن باشید بهترین ها را برایتان رقم میزند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۸:۳۲
سارا صدر

تا کنون به این موضوع فکر کرده ایدکه چقدر خوب میشد اگر به یک ماشین پولسازی تبدیل میشدید و میتوانستید هرچقدر که میخواهید پول داشته باشید؟؟؟؟؟ اما چگونه میشود در پولسازی به تبحر رسید و توانست جذب های آنچنانی داشت؟ در این مقاله برآنیم تا به برسی چهار پولسازی که ثروتمندان جهان نمیخواهند شما بدانید بپردازیم آیا برای دریافت کلید باغ خوشبختی آماده هستید؟

قانون اول پولسازی : پاکسازی افکار منفی

اگر میخواهید در یافتن مسیر پولسازی به جاهای خوبی برسید باید مثبت اندیش باشید و مثبت اندیش بمانید. تمام ثروتمندان جهان دانسته و ندانسته از این قانون پولسازی استفاده میکنند. سعی کنید به چیز های منفی فکر نکرده و افکار منفیتان را با افکار مثبت جایگزین کنید. آن زمان است که میبینید دروازه های پولسازی به رویتان گشوده میشود.

قانون دوم پولسازی :خودشناسی

اگر میخواهید خوب پول در بیاورید و از پولتان لذت ببرید. یعنی به اصطلاح به یک ماشین پولسازی تبدیل شوید باید شناخت دقیقی از خودتان داشته باشید اگر نقاط ضعف و قدرت خود را به خوبی بدانید دیگر پولسازی برایتان کاری ندارد. روزانه زمانی را به شناخت خود اخهتصاص دهید تا بفهمید در این دنیا به دنبال چه چیزی هستید.

قانون سوم پولسازی : هدفمندی

پولدار ترین افراد جهان معمولا هدفمند ترین آنها هستند. اگر میخواهید به یک ابر ماشین پولسازی تبدیل شوید و تجربه های میلیاردی داشته باشید، باید اهدافتان را دقیقا مشخص کنید. یک قلم و کاغذ بردارید و اهدافتان را بنویسید. سپس مسیری که فکر میکنید باید بپیمایید تا به قله ی پولسازی برسید را بنویسید. درست در همین لحظه شاهد معجزه خواهید بود.

قانون چهارم پولسازی : سرمایه گذاری

اگر از شما بپرسند مهم ترین فرد در زندگی شما چه کسی است چه پاسخی میدهید؟ برای اینکه پولسازی کنید چه کسی بیش از بقیه میتواند به شما کمک کند؟؟؟ جواب هر دو سوال بی شک خودتان هستید. پس اگر میخواهید ب یک ماشین پولسازی تبدیل شوید باید بر روی خودتان و اهدافتان تمرکز کنید و برای ارتقای استعداد های خود و آموزشتان هزینه کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۸:۳۲
سارا صدر

آشنایی با انواع نرم افزارهاو اپلیکیشنهای مدیریت زمان و برنامه ریزی

 

یکی از بهترین راهکارهای برای اینکه زمان را مدیریت کنیم استفاده از تکنولوژی صحیح و به روز است. مدیریت زمان با بهره بردن از ابزارهای فراوانی که در حوزه تکنولوژی وجود دارد بسیار کارآمد و مؤثر است و راندمان شما را بسیار افزایش می دهد، در این مقاله نیز نرم افزارها و تکنولوزی هایی که در حوزه مدیریت  وجود دارد را به شما معرفی می کنیم، برای استفاده ی درست از زمان خودتان می توانید از نرم افزارهای زیر استفاده کنید:

 

۱-واندرلیست wunderlist یکی از نرم افزارهای مدیریت زمان و عملکرد است

خصوصیات نرم افزار مدیریت زمان واندر لیست : (دانلود اپلیکیشن واندرلیست برای گوشی های اندروید)

این نرم افزار قابل اجرا بر روی وب،دسکتاپ،اندروید،و آی او اس،ویندوز فون و..است

می توانید لیست های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

پوشه بندی آسان نیز از ویژگی های کاربرپسند این نرم افزار مدیریت تایم است.

۱- نرم افزار تودویست-todoist   یکی دیگر از نرم افزارهای مدیریت زمان و پروژه است

خصوصیات نرم افزار مدیریت زمان تودویست:

شما می توانید با کمک مربع های رنگی که پشت نوشته ها قرار می گیرند وظایف خود را اولویت بندی کنید.

در این نرم افزار می توانید پروژه های خود را تعریف کنید و آنها را با همکاران خود به اشتراک بگذارید.

این نرم افزار مدیریت کردن زمان برای آگاهی از میزان عملکردتان و آگاهی از کارهای عقب مانده در بازه های زمانی مختلف برای شما ایمیل ارسال می کند و شما را به حال خود رها نمی کند.

۳- تریلو trello شاید همان نرم افزار مدیریت زمان و عملکرد ایده آل شما باشد

خصوصیات نرم افزار مدیریت زمان تریلو:

با کمک نرم افزار مدیریت کردن زمان تریلو شما می توانید پروژه ها و لیست وظایفی که باید انجام دهید را بر روی یک برد یا همان تخته مشاهده و پیگیری کنید.

در نرم افزار مدیریت کردن زمان تریلو ایده ها و پروژه هایتان را به اشتراک بگذارید.

فایل ها و عکسهای خود را نیز می توانید به این نرم افزار پیوست کنید.

۴- تسکولو نرم افزار مدیریت پروژه با امکان چت آنلاین

 

 

خصوصیات نرم افزار مدیریت زمان تسکولو:

 

این نرم افزار برروی وب و موبایل قابل اجرا است.

اگر شما و همکارانتان یا دوستانتان روی هم رفته ۱۰ نفر هستید و به دنبال یک نرم افزار مدیریت زمانی گروهی عالی هستید، نرم افزار مدیریت زمان تسکولو همان چیزی است که می خواهید. این نرم افزار تا ۱۰ کاربر در ماه خدمات رایگان ارائه می دهد.

همچنین با کمک این نرم افزار اعضا می توانند با یکدیگر گفتگوی آنلاین داشته باشند.

۵- وان نوت onenoteنیز یک نرم افزار یادداشت برداری در دسترس برای همگان است.

خصوصیات نرم افزار مدیریت زمان وان نوت:

اگر دنبال یک نرم افزار راحت و در دسترس برای مدیریت درست زمان هستید، احتمالا وان نوت گزینه خوبی برای شما خواهد بود، با وان نوت در هرجای صفحه می توانید تایپ کنید

نوشته هایتان را به اشتراک بگذارید.

لیست ها یا همان برگه های مختلفی که نیاز دارید را در نرم افزار مدیریت زمان وان نوت ایجاد کنید

۶- نرم افزار مدیریت زمان کوالیتی تایم QualityTime

آیا می دانید چقدر از وقت خودتان را صرف شبکه های اجتماعی و برنامه ها و اپلیکیشن های مختلفی که در فضای مجازی وجود دارد می کنید؟! یکی از نرم افزارهایی که این اطلاعات را در اختیار ما قرار می دهد و در مدیریت درست زمان به ما کمک می کند، نرم افزار مدیریت تایم کوالیتی تایم است. کوالیتی تایم یک نرم افزار عالی برای گوشی ها یا تبلت های اندرویدی است که به شما گزارش می دهد که روزانه چندبار گوشی خود را باز و بسته کرده اید یا از کدام نرم افزار بیشتر استفاده کرده اید و خیلی اطلاعات دیگر به شما می دهد! توصیه می کنم حتما این نرم افزار را بر روی گوشی های خود نصب کنید و چند روز از آن استفاده کنید تا از نتایج باورنکردنی آن شگفت زده شوید.

 

ابزار ساده تری نیز برای مدیریت کردن زمان وجود دارد

شاید شما نیز در اطراف خود مدیران بزرگی را دیده باشید که با وجود داشتن نرم افزارهای مدیریت تایم ، یک دفترچه یا سررسید برای نوشتن برنامه های روزانه و هفتگی خود دارند. بله کاملا درست حدس زدید! شما نیز می توانید با کمک یک دفترچه یادداشت یا سررسید کوچکی که همیشه همراهتان است کارهایتان را مدیریت کنید. کارهای روزانه و هفتگی خود را در دفترچه تان بنویسید و با کمک آلارم گوشی موبایلتان مدیریت بهتری داشته باشید، شما میتوانید یادآوریهایی را در گوشی موبایل خود تنظیم کنید تا در زمان های موردنظرتان کارهایتان را به شما یادآوری کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۰ ، ۱۶:۲۱
سارا صدر

چرا داشتن یک پلتفورم برای درمان قطعی اضطراب تا این حد موضوع حائز اهمیت و قابل بحثی است؟ چه چیزی میشود که فرد احساس میکند دیگر ادامه ی زندگی با این میزان استرس و اضطراب برایش ممکن نیست و برای درمان درد خود به هر دری میزند. کمااینکه با در بسته مواجه شود. تاکنون از دیگران شنیده اید که شما بیش از حد لزوم استرس میگیرید و تقریبا در هر موقعیتی مضطرب میشوید تا جایی که از پس مدیریت شرایط بر نمی آیید و استرس بیش از حدتان مانع حرکتتان میشود. تا حالا تصمیم گرفتید که برای درمان قطعی اضطراب خود کاری کرده و قدمی بردارید؟ اصلا چه میشود که انسان به فکر راهکاری برای درمان قطعی اضطراب و استرس می افتد؟ در این مقاله با ما همراه باشید تا به بررسی دقیق استرس و راهکارهای درمان قطعی اضطراب بپردازیم.

استرس چیست؟

زمانی که شرایط بیرونی فرد به گونه ای رقم میخورد که وی در هر لحظه امکان از دست دادن شخص یا چیزی و خراب شدن موقعیتی و یا مواردی نظیر این را دارد واکنش هایی از خود نشان میدهد که از آن تحت عنوان استرس یاد میشود؟ اما چه وقت باید به فکر درمان قطعی اضطراب باشیم؟ باید بدانید که اضطراب به خودی خود چیز بدی نیست بلکه یک واکنش به موقع از سیستم ایمنی بدن است تا فشارهای بیش از حد را از فرد دور کند. اما زمانی یک انسان به فکر درمان قطعی اضطراب خود می افتد که این استرس راه را برای او سد کند و آنقدر هر روز و هر روز تکرار شود که زندگی را به قول معروف زهر مارش کند. پس در این زمان است که فرد به فکر درمان قطعی اضطراب خود می افتد.

روش های درمان قطعی اضطراب و استرس

برای درمان قطعی اضطراب روش های زیادی وجود دارد که در ادامه به بررسی و تحلیل هر یک میپردازیم و خواهیم آموخت که چگونه بات بکار گیری هر کدام میتوان به استرس وسواسی بدن چیره شد.

1- روش اول درمان قطعی اضطراب یوگا

2- روش دوم مدیتیشن

3- روش سوم درمان قطعی اضطراب خود هیپنوتیزم

4- روش چهارم تقویت سیستم ایمنی بدن

5- روش پنجم تغذیه مناسب

6- روش ششم درمان قطعی اضطراب مراجعه به یک روان درمانگر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۰ ، ۱۵:۳۹
سارا صدر

چگونه عزت نفس زنان بر روی ارتباطات آنها تاثیر مستقیم دارد ؟

 

عزت نفس پایین خانم ها و اهمیت آن در یک رابطه عاطفی – احساسی

این مقاله به موضوع “کیفیت عزت نفس زنان ” و تاثیر آن بر “کیفیت یک رابطه”، مخصوصا ارتباط اولیه آشنایی دختر خانم ها و آقا پسرها می پردازد.

زمانی که پرسش های دوستان در رابطه با مشکلات ارتباطی و رفتاری با جنس مخالف و مخصوصا شکست های پی در پی عشقی و شکست های عاطفی را  بررسی می کردم، متوجه موضع عجیبی شدم و آنهم مقوله ی عزت نفس زنان بود.

بیش از ۷۵% سوالات دوستان مستقیم و یا غیر مستقیم مربوط با مشکل و آسیب ناشی از یک رابطه عاطفی و احساسی اخیر آن ها می باشد.

آمار واقعا برای من اعجاب آور بود و بیدرنگ به دنبال ریشه یابی موضوع و ارایه راه کار گشتم. که به موضع عزت نفس زنان و کیفیت عزت نفس زنان و دختران رسیدم چرا که به خوبی دیدم خجولی در بانوان تا چه اندازه مانع از پیشرفت و بالندگی آنها شد.

شرح حال همه این دوستان یکسان بود. همه آنها می گفتند که من در رابطه ای بودم و الان که رابطه قطع شده حالم خیلی بد است و احساس می کنم بدون آن فرد زندگیم به بن بست و نابودی رسیده است.

در این مقاله برخلاف دوستان که همیشه فرد مقابل را مقصر می دانند، نگاه و توجه ام به شمایی هست که احتمالا با همین مشکل در اینترنت سرچ کردید و به این سایت رسیدید.

 

من به دنبال این هستم که با افزایش عزت نفس زنان را قدرتمندتر و آگاه تر آماده رابطه بعدی کنم، تا در آینده آسیب کمتری ببینید.

دوستان علت همه این مشکلات این هست که شما به احتمال خیلی زیادی در یک رابطه نابرابر از لحاظ سطح عزت نفس زنان وارد شده اید.

عزت نفس پایین، یا عزت نفس ضعیف شده شما را از ساختن روابط و شغل سالم بازمی ­دارد و همچنین باعث اختلال روانی و وابستگی شدید به فرد مقابل می گرداند.

از آنجایی که مطالعه کنندگان این مقاله می توانند کسانی غیر از زوجین و دختران و پسران باشند و کلا افرادی باشند که به دنبال تکنیک هایی برای ایجاد و حفظ یک رابطه برابر و سالم باشند؛ که اگر روزی این ارتباط قطع شد کمترین آسیب ناشی از فقدان فرد یا افراد مقابل و احساس وابستگی به فرد یا افراد مقابل را متحمل شوند.

لذا مقاله نگاه کلی تری به خود گرفت و موضوع و اهمیت عزت نفس زنان را در هر رابطه ای مورد تحلیلی قرار داده و راهکارهای عملی برای افزایش عزت نفس زنان به افراد ارایه می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۵:۲۱
سارا صدر

آیا چاقی برای شما هزاران مشکل و بیماری جدید بوجود آورده است و شما دنبال بهترین رژیم لاغری میگردید

آیا هیکل خود را دوست ندارید و دوست داشتید کمی لاغرتر و یا چاق تر بودید؟

آیا از رژیم لاغری گرفتن عاجز شده اید؟

آیا سال هاست که تحت نظر متخصص تغذیه هستید ولی از تغییرات راضی نیستید؟

آیا می خواهید چاق شوید و از لاغری مفرط رنج می برید؟

آیا از انچه در آینه می بینید بیزار شده اید و میخواهید یک رژیم لاغری درست و حسابی داشته باشید؟

آیا حال و حوصله ورزش ندارید؟

آیا در رژیم لاغری هایی غذایی مختلف قبلی تجربه خوبی ندارید؟

آیا به فکر جراحی های خطرناک و برداشتن معده و کوتاه کردن روده افتاده اید؟

آیا شما کسی هستید که همیشه گول تبلیغات ماهواره ای برای رژیم لاغری را می خورید؟

آیا شما هم هزاران نوع قرص و ژل و کمربند و شربت و دمنوش و کرم لاغری و چاقی می خرید؟

دوستانی که به دنبال رژیم لاغری هستید خبر خوبی برایتان دارم!

اگر شما حتی یک مورد از موارد بالا برایتان به یک چالش روزانه بدل شده است و دربدر به دنبال یک رژیم لاغری خوب میگردید، باید کتاب اصول تغذیه ی محمود جولایی را بخوانید.

اما می دانم تعجب می کنید که چرا من از فضای روانشناسی وارد حوزه تغذیه و رژیم های غذایی شده ام؟ آماده باشید تا داستان شکل گیری یک کتاب خوب را از زبان پدیدآورنده آن برایتان تعریف کنم!

داستان جالب شکل گیری کتاب تغذیه و رژیم لاغری برای همه

… همانطور که می دانید محمود جولایی “کاپیتان کشتی های اقیانوس پیما” بوده است.

او هر ساله بطور مرتب چکاپ پزشکی بسیار دقیقی داشت. در یکی از این معاینات مثل همیشه نتایج آزمایشات را برای تکمیل پرونده به دکتر معتمد شرکت داده و ایستاد که او زود امضاء کند و وی بر سرکارش برود. جولایی میگوید دکتر همیشه برگه ی آزمایشم را نگاه می کرد و حالی می پرسید و کار تمام بود. ناگهان دیدم در برگه من متمرکز شد و تک تک موارد را با انگشت مرور کرد. گفتم چیه دکتر، مشکلی هست؟
با مکثی گفت بشین کاپیتان تا برات بگم! خوب نیست باید به فکر رژیم لاغری باشید

گفتم چی خوب نیست؟گفت: آقای کاپیتان خوش تیپ این خوب نیست که در این سن شما قند، کلسترول، اوره، چربی و تری گلیسیرید داشته باشید…

این گفته های ایشان مانند چکش سنگینی بر سر من فرود آمد و مرا روی صندلی نشاند. با نگرانی، جوری که انگار جواب را میدانی ولی میپرسی تا اطمینان حاصل کنی، پرسیدم: مگر داشتن اینها چه اشکالی دارد؟ سرش را بالا گرفت و با پوزخندی در چشمان من گفت: کاپیتان روسی که ماه پیش تنها در اتاقش سکته کرد و مُرد یادت هست؟  او هم تمام این بیماری ها را داشت و هیچ فکری برای رژیم لاغری خود نکرده بود.

دیگر هیچی یادم نبود. تنم سرد و کرخت شده بود. از جایم بلند شدم و بدون خداحافظی از مطب دکتر خارج شدم و بعد از ساختمان شرکت در برج آسمان خارج شدم. حتی از آسانسور استفاده نکردم و تمام مسیر راه پله را بسرعت پایین آمدم. انگار باید خیلی زود از یک واقعیت تلخ دور می شدم. اتومبیلم را فراموش کردم بردارم. خودم را می دیدم که در دفتر کار کاپیتان در یک کشتی خیلی بزرگ افتاده ام و هیچ کس از وجودم خبر ندارد… انقدر درگیری ذهنی داشتم که از میدان فرمانیه تا میدان نوبنیاد پیاده رفتم. دور میدان داشتم از خیابانی عبور می کردم که یادم هست، یک پیکان مشکی جلویم پیچید و گفت: داداش کجا؟ در خدمتیم؟

و من پاسخ دادم : کلسترول!

و او گفت: می دانم کجاست، بیا بالا!

… ساعتها در خیابان بودم. راننده حرف می زد و من در پس افکار خود داشتم مراسم تدفینم را برنامه ریزی می کردم که آبرومندانه انجام شود! ناگهان راننده با لهجه قزوینی پرسید: آقای مهندس حدودا نمی دانی این کلسترول کدام منطقه است؟ بخودم آمدم و گفتم برو انقلاب؛ روبروی دانشگاه به همه کتابفروشی ها سر زدم و هرچه کتاب در مورد تغذیه و فاکتورهای آزمایشی، موجود داشتند را خریدم. 18 جلد کتاب تخصصی که من هیچی از آنها نمی فهمیدم. شب را تا صبح با کتاب های غریبم خوابیدم. فردا صبح به کتابخانه دانشگاه تهران رفتم و به دنبال منابع بیشتر گشتم. هفته بعد به دریا رفتم و در طول شش ماه 38 جلد کتاب خواندم. با یک مشکل بزرگ مواجه شدم. کتاب های داخلی تقریبا همه ترجمه بود و ترجمه ها خود به ترجمه  نیازداشت. بسیاری از اصطلاحات را نمی فهمیدم. فرق LDL , HDL را نمی فهمیدم. کتاب ها برایم خیلی سنگین بود. کتاب های ساده تری از خارج تهیه کردم و باز خواندم و تازه موتور علاقه و اشتیاق دانستن در من روشن شد. به هر کشوری می رسیدم به کتابفروشی ها سر می زدم و کتاب های مربوطه جدیدی را می خریدم. این شش ماه اندازه 6 سال دوره ارشد تغذیه مطلب خواندم و باز خواندم.

به ایران بازگشتم و بلافاصله به متخصص تغذیه مراجعه کردم و وقت گرفتم و گفتم می خواهم فقط پرسش هایم را بپرسم. تعجب کرد و با هم شروع کردیم به هم آموختن و یا از هم آموختن.

 مدت دو ماه تمام آخر وقت های ایشان را من پر می کردم. با هم دوست شدیم. روزی از من خواست، در کلینیک یکی از دوستانش شروع به کار کنم و مشاوره بدهم. گفتم شاید دارد مرا از سرش وا می کند و نپذیرفتم و دوباره و سه باره و چهار باره کتاب های جدیدتر و تخصصی تری خریدم و به دریا رفتم. تمام زندگی و فکر من شده بود تغذیه. همیشه و همه جا اطلاعات می دادم و برای مردم جنس اطلاعات من جالب، جدید و جذاب بود. شاید چون کمی نگرش و تحلیل روانشناسی در آن آمیخته بود و یا شاید چون من از جنس مصرف کننده گان آن اطلاعات بودم.

 یادم هست در یک سفر ۴۲ جلد کتاب با خود بردم. بعضی کتاب ها، کتاب های دانشگاهی مقطع ارشد و دکترای تغذیه بود و در شش ماه خواندم. روزی نیز با سایت های معتبر دنیا آشنا شدم و اطلاعات به روزتری را در آنجا یافتم و تشنه تر شدم. بالاخره کتاب ها را کنار گذاشتم و شبانه روز در میان سایت های مختلف و معروف جهان به دنبال پرسش های خودم بودم….. و این پروسه سه سال دیگر طول کشید.

در این سه سال چند ماه به اصرار دکتر عزیزم به کلینیک تغذیه دوست شفیقشان مراجعه کردم و بعد از همان مصاحبه اول پشت میز مشاوره نشستم تا کمی دانسته هایم را انفاق کنم.
عجیب بود مردم از زن و مرد میخکوب بحث های من می شدند و برخی مراجعین واقعا فقط برای شنیدن می آمدند. به تدریج من روشی خاص را پیش گرفتم. همانجا بود که تکنیک “روانشناسی کاهش وزن” به ذهنم خطور کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۶:۴۲
سارا صدر

آیا چاقی برای شما هزاران مشکل و بیماری جدید بوجود آورده است و شما دنبال بهترین رژیم لاغری میگردید

آیا هیکل خود را دوست ندارید و دوست داشتید کمی لاغرتر و یا چاق تر بودید؟

آیا از رژیم لاغری گرفتن عاجز شده اید؟

آیا سال هاست که تحت نظر متخصص تغذیه هستید ولی از تغییرات راضی نیستید؟

آیا می خواهید چاق شوید و از لاغری مفرط رنج می برید؟

آیا از انچه در آینه می بینید بیزار شده اید و میخواهید یک رژیم لاغری درست و حسابی داشته باشید؟

آیا حال و حوصله ورزش ندارید؟

آیا در رژیم لاغری هایی غذایی مختلف قبلی تجربه خوبی ندارید؟

آیا به فکر جراحی های خطرناک و برداشتن معده و کوتاه کردن روده افتاده اید؟

آیا شما کسی هستید که همیشه گول تبلیغات ماهواره ای برای رژیم لاغری را می خورید؟

آیا شما هم هزاران نوع قرص و ژل و کمربند و شربت و دمنوش و کرم لاغری و چاقی می خرید؟

دوستانی که به دنبال رژیم لاغری هستید خبر خوبی برایتان دارم!

اگر شما حتی یک مورد از موارد بالا برایتان به یک چالش روزانه بدل شده است و دربدر به دنبال یک رژیم لاغری خوب میگردید، باید کتاب اصول تغذیه ی محمود جولایی را بخوانید.

اما می دانم تعجب می کنید که چرا من از فضای روانشناسی وارد حوزه تغذیه و رژیم های غذایی شده ام؟ آماده باشید تا داستان شکل گیری یک کتاب خوب را از زبان پدیدآورنده آن برایتان تعریف کنم!

داستان جالب شکل گیری کتاب تغذیه و رژیم لاغری برای همه

… همانطور که می دانید محمود جولایی “کاپیتان کشتی های اقیانوس پیما” بوده است.

او هر ساله بطور مرتب چکاپ پزشکی بسیار دقیقی داشت. در یکی از این معاینات مثل همیشه نتایج آزمایشات را برای تکمیل پرونده به دکتر معتمد شرکت داده و ایستاد که او زود امضاء کند و وی بر سرکارش برود. جولایی میگوید دکتر همیشه برگه ی آزمایشم را نگاه می کرد و حالی می پرسید و کار تمام بود. ناگهان دیدم در برگه من متمرکز شد و تک تک موارد را با انگشت مرور کرد. گفتم چیه دکتر، مشکلی هست؟
با مکثی گفت بشین کاپیتان تا برات بگم! خوب نیست باید به فکر رژیم لاغری باشید

گفتم چی خوب نیست؟گفت: آقای کاپیتان خوش تیپ این خوب نیست که در این سن شما قند، کلسترول، اوره، چربی و تری گلیسیرید داشته باشید…

این گفته های ایشان مانند چکش سنگینی بر سر من فرود آمد و مرا روی صندلی نشاند. با نگرانی، جوری که انگار جواب را میدانی ولی میپرسی تا اطمینان حاصل کنی، پرسیدم: مگر داشتن اینها چه اشکالی دارد؟ سرش را بالا گرفت و با پوزخندی در چشمان من گفت: کاپیتان روسی که ماه پیش تنها در اتاقش سکته کرد و مُرد یادت هست؟  او هم تمام این بیماری ها را داشت و هیچ فکری برای رژیم لاغری خود نکرده بود.

دیگر هیچی یادم نبود. تنم سرد و کرخت شده بود. از جایم بلند شدم و بدون خداحافظی از مطب دکتر خارج شدم و بعد از ساختمان شرکت در برج آسمان خارج شدم. حتی از آسانسور استفاده نکردم و تمام مسیر راه پله را بسرعت پایین آمدم. انگار باید خیلی زود از یک واقعیت تلخ دور می شدم. اتومبیلم را فراموش کردم بردارم. خودم را می دیدم که در دفتر کار کاپیتان در یک کشتی خیلی بزرگ افتاده ام و هیچ کس از وجودم خبر ندارد… انقدر درگیری ذهنی داشتم که از میدان فرمانیه تا میدان نوبنیاد پیاده رفتم. دور میدان داشتم از خیابانی عبور می کردم که یادم هست، یک پیکان مشکی جلویم پیچید و گفت: داداش کجا؟ در خدمتیم؟

و من پاسخ دادم : کلسترول!

و او گفت: می دانم کجاست، بیا بالا!

… ساعتها در خیابان بودم. راننده حرف می زد و من در پس افکار خود داشتم مراسم تدفینم را برنامه ریزی می کردم که آبرومندانه انجام شود! ناگهان راننده با لهجه قزوینی پرسید: آقای مهندس حدودا نمی دانی این کلسترول کدام منطقه است؟ بخودم آمدم و گفتم برو انقلاب؛ روبروی دانشگاه به همه کتابفروشی ها سر زدم و هرچه کتاب در مورد تغذیه و فاکتورهای آزمایشی، موجود داشتند را خریدم. 18 جلد کتاب تخصصی که من هیچی از آنها نمی فهمیدم. شب را تا صبح با کتاب های غریبم خوابیدم. فردا صبح به کتابخانه دانشگاه تهران رفتم و به دنبال منابع بیشتر گشتم. هفته بعد به دریا رفتم و در طول شش ماه 38 جلد کتاب خواندم. با یک مشکل بزرگ مواجه شدم. کتاب های داخلی تقریبا همه ترجمه بود و ترجمه ها خود به ترجمه  نیازداشت. بسیاری از اصطلاحات را نمی فهمیدم. فرق LDL , HDL را نمی فهمیدم. کتاب ها برایم خیلی سنگین بود. کتاب های ساده تری از خارج تهیه کردم و باز خواندم و تازه موتور علاقه و اشتیاق دانستن در من روشن شد. به هر کشوری می رسیدم به کتابفروشی ها سر می زدم و کتاب های مربوطه جدیدی را می خریدم. این شش ماه اندازه 6 سال دوره ارشد تغذیه مطلب خواندم و باز خواندم.

به ایران بازگشتم و بلافاصله به متخصص تغذیه مراجعه کردم و وقت گرفتم و گفتم می خواهم فقط پرسش هایم را بپرسم. تعجب کرد و با هم شروع کردیم به هم آموختن و یا از هم آموختن.

 مدت دو ماه تمام آخر وقت های ایشان را من پر می کردم. با هم دوست شدیم. روزی از من خواست، در کلینیک یکی از دوستانش شروع به کار کنم و مشاوره بدهم. گفتم شاید دارد مرا از سرش وا می کند و نپذیرفتم و دوباره و سه باره و چهار باره کتاب های جدیدتر و تخصصی تری خریدم و به دریا رفتم. تمام زندگی و فکر من شده بود تغذیه. همیشه و همه جا اطلاعات می دادم و برای مردم جنس اطلاعات من جالب، جدید و جذاب بود. شاید چون کمی نگرش و تحلیل روانشناسی در آن آمیخته بود و یا شاید چون من از جنس مصرف کننده گان آن اطلاعات بودم.

 یادم هست در یک سفر ۴۲ جلد کتاب با خود بردم. بعضی کتاب ها، کتاب های دانشگاهی مقطع ارشد و دکترای تغذیه بود و در شش ماه خواندم. روزی نیز با سایت های معتبر دنیا آشنا شدم و اطلاعات به روزتری را در آنجا یافتم و تشنه تر شدم. بالاخره کتاب ها را کنار گذاشتم و شبانه روز در میان سایت های مختلف و معروف جهان به دنبال پرسش های خودم بودم….. و این پروسه سه سال دیگر طول کشید.

در این سه سال چند ماه به اصرار دکتر عزیزم به کلینیک تغذیه دوست شفیقشان مراجعه کردم و بعد از همان مصاحبه اول پشت میز مشاوره نشستم تا کمی دانسته هایم را انفاق کنم.
عجیب بود مردم از زن و مرد میخکوب بحث های من می شدند و برخی مراجعین واقعا فقط برای شنیدن می آمدند. به تدریج من روشی خاص را پیش گرفتم. همانجا بود که تکنیک “روانشناسی کاهش وزن” به ذهنم خطور کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۶:۴۱
سارا صدر

تقویت اعتماد به نفس ( راز اعتماد به نفس )

 

تقویت اعتماد به نفس و اصولا بهبود کیفیت اعتماد به نفس، موضوع بسیار بسیار مهمی است که در روانشناسی فردی و ارتقا مهارت های مرتبط با موفقیت فردی جایگاه اول را پیدا کرده است. آیا میدانستید تقویت اعتماد به نفس منجر به استفاده بهینه تر شما از قانون جذب میشود؟

 

تقویت اعتماد به نفس یعنی ایجاد ویژگی هایی در شیوه تفکر و عملکرد، به گونه ای که فرد از عهده کارها به خوبی برآید و در شغل و ارتباطات خود نقش موثرتر و کارایی بهتری نسبت به سابق داشته باشد.

 

یعنی کیفیت کارایی ذهنی و عملی او در مواجه با کارها افزایش پیدا کند. سایت راز موفقیت در جهت تقویت و تقویت اعتماد به نفس افراد مقالات بسیاری ارایه کرده و در این مقاله قصد داریم با ۴ گام سریع شما را به اعتماد به نفس سالم برسانیم.

 

اعتماد به نفس ناشی از عملکرد گذشته شماست . امروز اولین روز از باقی عمر شماست پس عملکرد خود را از همین امروز تغییر دهید و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. چراکه کاهش اعمتاد به نفس و عزت نفس مشکلات فراوانی از جمله انواع تله های شخصیتی و طرحواره ها را برای شما به ارمغان می آورد.

کسی که قبلا بودید را فراموش کنید ، با تقویت اعتماد به نفس شما فرد جدیدی خواهید شد.

باورهای شما، سطح تخیل، میزان ایمان شما به آینده ای درخشان و… همگی به میزان اعتماد به نفس شما بستگی دارد.

با تقویت اعتماد به نفس ، توانایی یادگیری شما نیز بیشتر و بهتر میشود.

تقویت اعتماد به نفس با کاهش هرج و مرج های عاطفی شما همراه خواهد بود.

با تقویت اعتماد به نفس ، گذشته و فکر کردن به آن دیگر شما را ناراحت نمیکند؛ حتی اگر سطح کنونی اعتماد به نفس شما با اتفاقات گذشته و شرایط اخیر گره خورده باشد.

تقویت اعتماد به نفس باعث میشود تمایل شما به تغییر در جهت آنچه میخواهید باشید بیشتر شود.

با افزایش اعتماد به نفس شما آنگونه که قبلا بودید شناخته نمیشوید، بلکه دیگران شما را همانگونه که خود میخواهید میبینند.

با ما در ادامه مقاله همراه باشید تا ۴ قدم به زنگی رویایی خود نزدیکتر شوید.

 

اعتماد به نفس - اعتماد به نفس بالا

 

علائم کمبود اعتماد به نفس

 

اگر بخواهیم در علائم کمبود اعتماد به نفس در افراد دقیق شویم، در واقع نشانه های زیادی را باید در نظر بگیریم. از سری فاکتور های که در بررسی علائم کمبود اعتماد به نفس باید بررسی شوند، میتوان به، زبان بدن، کلام و رفتار های فرد اشاره کرد. در اصل ما باید بر این موارد روی هر فرد دقیق شویم تا علائم کمبود اعتماد به نفس را در آن فرد، کشف کنیم.

 

ویژگی های رفتاری افراد با اعتماد به نفس پایین

 

از سری علائم کمبود اعتماد به نفس که در رفتار افراد هویداست عبارتند از: مطیع، تابع، تسلیم، سلطه پذیر، کناره گیر، سربه زیر، بامحبت، بی پناه، دستپاچه، دودل، بدبین، خودمقصر، مردد، بدبین، هراسان، نامطمئن

رفتارهای کلامی افراد با اعتماد به نفس پایین

آن دسته از علائم کمبود اعتماد به نفس که از کلامات افراد می توان به آنها پی برد عباراتی هستند از جمله: تعجب میکنم، شاید، فکر میکنم، احتمالا، ببخشید، حدس میزنم، نمیتوانم، از اینکه زحمتتان می دهم متاسفم، نمیدانم چه بر سرم آمد

رفتارهای بدنی افراد با اعتماد به نفس پایین

علائم کمبود اعتماد به نفس که خود را در زبان بدن افراد نشان می دهند: دستها را به هم مالیدن، حرکات ناآرام، پاها را روی هم انداختن، وول خوردن، چشمان پایین افتاده، قامت خمیده و قوزدار، صدای یکنواخت و بی حالت، صحبت کردن ملایم، غرولند کردن، خاموش شدن

رفتارهای هیجانی افراد با اعتماد به نفس پایین

علائم کمبود اعتماد به نفس که از هیجانات فرد مشخص می شوند عبارتند از: ترس، تشویش، اضطراب، افسردگی، احساس گناه، آزار و اذیت کردن، رفتار کنایه آمیز، تنبلی، گیجی

 

ورزش هایی برای تقویت اعتماد به نفس

 

ورزش کردن معمولا یکی از تکنیک های تقویت اعتماد به نفس است که تاثیر بسازیی دارد. ورزش میتواند اعتماد به نفس شما را بالا ببرد، چرا که تناسب اندام و سلامت معمولا میتواند احساس خوبی را در فرد ایجاد کند. دوست ورزشکاری داشتم که میگفت اوایل بعد از صدبار بارفیکس از دستانم خون می آمد و من ورزش را متوقف نمیکردم چرا که مطمئن بودم این یک نشانه است که من فردی قوی هستم و از پس هر چالشی در زندگی ام بر می آیم. ورزش های زیادی هستند که با انجام آنها میتوانید به تقویت اعتماد به نفس خود بپردازید. کافیست علایق خود را در این زمینه دنبال کنید و از ورزشی که میکنید لذت ببرید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۶:۴۰
سارا صدر

تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس چیست؟

 

عزت نفس چیست - افزایش عزت نفس

 

بسیاری افراد و حتی متخصصین را دیده ام که مفهوم اعتماد به نفس را به جای عزت نفس درک کرده اند و اصولا عزت نفس در ایران زیاد شناخته شده نیست. و افراد کاری برای بهبود حرمت نفس خود انجام نمی دهند. هرچند ما در تئوری برای عزت نفس و اعتماد بنفس تعاریف کاملاً متفاوتی داریم ولی واقعیت آن است که در روانشناسی بالینی تفاوت و مرز کاملا مشخص و دقیقی بین این دو وجود ندارد. دلیل اصلی آن هم به خاطر این بوده که عزت نفس و اعتماد بنفس آن‌چنان در هم تنیده و لابه‌لای هم هستند که مثل یک قاشق مخلوط نمک و شکر، هرچند دو عنصر کاملاً متفاوت و مشخصی هستند. فراموش نکنید که جدا کردن اعتماد به نفس و عزت نفس از هم هنگام کار بر روی روان و کارکرد ذهن بسیار سخت می‌نماید.بطور خلاصه کمبود اعتماد به نفس میوه و نتیجه عزت نفس پایین است. پس اگر عزت نفس پایینی دارید به احتمال زیاد در آینده ای نه چندان دور با مشکلاتی اعم از کم رویی و خجولی نیز روبرو می شوید.

 

اعتماد به نفس چیست ؟

 

جالب اینجاست که کسانی که صفحه Self-Confidence‌ در ویکی‌پدیا را هم تنظیم کرده‌اند، نهایتاً به درک درستی از این مفهوم به‌ظاهر ساده نرسیده‌اند و کمابیش آن را با عزت نفس (Self-Esteem) اشتباه گرفته‌اند. که حتماً در آینده در این مورد کمکی به این سایت خوب خواهم رساند.

 

تفاوت عزت نفس و خودپنداری

 

در اکثر موارد این دو مفهوم به جای هم به کاربرده میشوند و در اصطلاحات عامیانه یک مفهوم در نظر گرفته میشوند در حالی که ذاتا باهم تفاوت دارند. خودپنداری مجموعه‌ای از عقاید فرد درباره خودش است. یعنی همان توصیفی که از خود دارد. مثلا اگر عنوان کنید چشمانتان آبی است و رنگ پوستتان گندمی است(اگر واقعا چنین باشد) این خودپنداری است. اصلی ترین وجه تمایز خودپنداری و عزت نفس در این است که در خودپنداری قضاوتی صورت نمیگیرد. مثلا اگر بگویید چشم من آبی است این خودپنداری است اما اگر مبنای قضاوتی پیدا کنید و بگویید چشم آبی بسیار جذاب است این عزت نفس است.

 

تفاوت عزت نفس و خودشیفتگی

 

عزت نفس نوعی ارزیابی ذهنی از خودمان است. اگر درست ارزیابی کنیم سلامت روانمان را به همراه دارد و اگر اشتباه کنیم، اختلال های شخصیتی را برای ما به همراه دارد. یکی از این اختلالات شخصیتی خوشیفته یا نارسیستیک است. افراد با شخصیت خودشیفته، در مورد خود بزرگنمایی و اغراق میکنند و خود را از آنچه واقعا هستند بزرگتر و توانمند تر معرفی میکنند. افراد خودشیفته برای احساس رضایت از زندگی نیازمند تعریف و تمجید دیگران هستند و اگر چنین نشود کلافه و عصبی میشوند. همچنین سطح احساس همدردی این افراد با دیگران بسیار پایین است.

 

عزت نفس خصیصه ای و موقعیتی

 

عزت‌نفس خصیصه‌ای: یک عزت نفس بنیادی و پایه است که عموما ریشه در تجارب کودکی فرد دارد. یعنی افرادی که عزت نفس خصیصه ای آنها پایین است، در بیشتر جنبه های زندگی خود احسای بد بودن میکنند. و این احساس نقص و اشکال داشتن در تاروپود فرد تنیده شده است.

 

عزت‌نفس موقعیتی: این نو عزت نفس کاملا وابسته به موقعیت است. مثلاً فرد به‌عنوان یک کارفرما یا یک فرد شاغل خود را مثبت ارزیابی میکند اما در مورد روابط عاطفی اش احساس نقص میکند.

 

عوامل اثرگذار بر روی عزت نفس

 

عوامل زیادی از جمله ویژگی های ذاتی افراد، شرایط خانوادگی، محیطی و … بر کاهش و یا افزایش عزت نفس افراد تاثیرگذار هستند. اما از اصلی ترین آیتم های شکل دهنده عزت نفس افراد شیوه فرزندپروری والدین او است. اگر والدین به هر دلیلی حتی از روی ناآگاهی رفتار صحیحی با کودک نداشته باشند و یا فرزند خود را تحقیر کنند، عزت نفس کودکشان تخریب شده و او اصطلاحا به طرحواره نقص و شرم دچار میشود. معمولا والدینی دچار این اشتباه تربیتی میشوند که خود عزت نفس پایینی داشته باشند. این مورد از ابتدای کودکی آغاز و معمولا تا پایان جوانی تاثیراتش همراه فرد باقی میماند و در بزرگسالی خود را به شکل احتلالات روانی نشان میدهد. طبق آخرین یافته‌های دانشمندان عزت نفس با کارکردهای مغز انسان نیز در ارتباط است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۶:۳۹
سارا صدر

خودکشی پسر بیل گیتس

آیا داستان خودکشی پسر بیل گیتس حقیقت دارد و یا شایع ای بیش نیست؟ بیل گیتس تنها یک پسر به نام روری جون گیتس دارد که در سیاتل ، واشنگتن متولد شد. او دومین فرزند پدر و مادرش است. او دو خواهر دارد. خواهر بزرگترش به نام جنیفر کاترین گیتس و خواهر کوچکتر به نام فیبی ادل گیتس. پس از اتمام تحصیلات دبیرستان ، در دانشگاه دوک تحصیل کرد و در آنجا مدرک خود را در رشته علوم کامپیوتر و اقتصاد گرفت. سپس به مدرسه تجارت Fuqua پیوست و در آنجا مدرک MBA خود را به پایان رساند. و اکنون در غید حیات است و داستان خودکشی وی شایع ای بیش نیست

دین بیل گیتس

بیل گیتس متولد ۱۹۵۵ در سیاتل ، واشنگتن ، در خانواده ای مسیحی بزرگ شد. او با حضور در یک کلیسای خاص بزرگ شده است، که اکنون شکل منقرض شده از پروتستانتیسم است. اما به نظر می رسد بیل ایمان خود را در بزرگسالی حفظ نکرد. در سال ۱۹۹۵ در سن ۴۰ سالگی ، گیتس با دیوید فراست در مورد موضوع دین مصاحبه کرد و به آن گفت:”من کسی نیستم که به طور منظم به کلیسا می روم. عناصر خاص مسیحیت چیزی نیست که من به آن اعتقاد زیادی دارم. از نظر انجام کارها ، من یک رویکرد نسبتاً علمی برای علت وقوع و چگونگی وقوع اتفاقات دارم. من نمی دانم خدا هست یا نه. “

در سال ۲۰۱۴ ، جف گودل از رولز استونز از بیل پرسید که آیا کارهای خیریه او نظرات وی را در مورد دین تغییر داده است؟ بیل پاسخ داد:”من فکر می کنم سیستم های اخلاقی دین فوق العاده مهم هستند. ما فرزندان خود را به شیوه ای مذهبی تربیت کرده ایم. آنها به کلیسای کاتولیک رفته اند که ملیندا به آن می رود و من در آن شرکت می کنم. اکنون علم بخشی از قلمرویی را که دین پر می کرد ، پر کرده است »

بنابراین می توان نتیجه گرفت که گیتس رویکردی انعطاف پذیر نسبت به دین دارد. او خود را مسیحی طبقه بندی می کند و معتقد است که اعتقاد به خدا منطقی است. اگرچه او موافق این است که دین دارای فضیلت است ، اما ترجیح می دهد به حقایق مطلق تکیه کند و علم اولین نقطه تماس او است.

درآمد بیل گیتس در ثانیه

در هر ثانیه ای که با یک پلک برهم زدن میگذرد، ۲۵۰ دلار به درآمد بیل گیتس افزوده می‌شود؛ فکرش را بکنید این رقم برای یک فرد عادی حتی غیر قابل تصور است. به عبارت دیگر درآمد او در هر دقیقه ۱۵ هزار دلار و روزانه ۲۰ میلیون دلار است. اگر بیل گیتس را به تنهایی به یک کشور مستقل تشبیه کنیم او سی‌وهفتمین کشور ثروتمند جهان است. با این همه، او کسی است که کسر بزرگی از این درآمد شگفت‌انگیز را صرف بهبود وضعیت محرومان و زندگی شرافتمندانه‌تر در این کره خاکی می‌کند و همواره به فکر تهی دستان و فقرا است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۰ ، ۱۳:۵۴
سارا صدر